نام : محمد از مهمترین وقایع سیاسی زمان ایشان ، سرنگونی حکومت ننگین امویان و روی کار آمدن حکومت پلید عباسیان است. از آنجایی که در دوران امامت ایشان ، تهاجم شدید دشمنان اسلام متوجه مسایل اعتقادی ، کلامی و فقهی اسلام شده بود و جعل حدیث نیز به این تهاجم دامن زده بود ، امام با تدبیری عالمانه ، اقدام به برگزاری دوره های آموزشی و تربیتی نمودند و صدها شاگرد متکلم ، فیلسوف و فقیه تربیت کردند. زمان حکومت ایشان مقارن با حکومت هشام بن عبدالملک ستمگر بود. فرزند ایشان امام صادق علیه السلام می فرمایند : با پدرم به مراسم حج رفتیم که در آنجا پیرامون امامت اهل بیت علیهم السلام صحبت نمودند ، هشام هم که از دمشق آمده بود نتوانست به جهت حفظ آبروی خود معترض امام بشود ، هشام بعد از اتمام مراسم حج به دمشق رفت و از فرماندار مدینه خواست تا امام باقر و امام صادق علیهما السلام را به دمشق بفرستد ، پس از چهار روز از ورود این دو امام به دمشق ، هشام ایشان را به قصر فرا خواند ، هشام لشکری سراپا مسلح در قصر آماده داشت که مشغول تیراندازی بودند ، به امام باقر علیه السلام هم گفت که تیر بیاندازد ، امام فرمود : من پیر شده ام ، مرا معاف کن. اما هشام قسم خورد که نمی گذارد ، لذا امام کمان را گرفت و تیر اول را به وسط هدف زد ، تیر دوم را به وسط تیر اول و همین طور ادامه دادند و تیر نهم را به وسط تیر هشتم زدند و تعجب همگان را برانگیختند و هشام گفت شما برترین تیرانداز عرب و عجم هستی ، از خصوصیات بارز ایشان خوشرویی و گشاده رویی بود و می فرمودند : مصافحه ( دست دادن ) کدورت ها را می برد و گناهان را می ریزد. سرانجام هشام ملعون در 7 ذی الحجه سال 114 هجری امام باقر علیه السلام را مسموم می کند و ایشان در سن 57 سالگی به شهادت می رسند و قبر شان در بقیع می باشد. امام باقر علیه السلام در اواخر عمر مبارکشان فرمودند : ای پسرم بر حق صبر کن هرچند که تلخ باشد.
آمار
نویسندگان
همراهان |